در حالی که در مورد فواید فعالیت بدنی (PA) و نتیجه رفتارهای بی تحرک نسبت به شاخص توده بدنی (BMI) چیزهای زیادی شناخته شده است ، در مورد همگن بودن این اثرات در افراد اطلاعات کمی وجود دارد. هدف از این مطالعه تعیین اینکه آیا PA و رفتارهای بی تحرک تأثیر یکسانی بر روی افراد از همه طبقه بندی BMI دارند یا خیر.
مواد و روش ها
داده های حاصل از ارزیابی سلامت جامعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نمونه ای انتخاب شد تا پاسخ دهندگان را شامل شود که خود یک بیماری مزمن مرتبط با چاقی را گزارش می کنند (2،840 نفر). از آمار توصیفی برای توصیف ارتباط بین متغیرهای مستقل انتخاب شده و BMI استفاده شد. رگرسیون کمی همزمان برای شناسایی میزان همگن در تأثیر متغیرهای مستقل جمعیتی ، دقیقه در هفته PA متوسط و ساعات در روز صرف تماشای تلویزیون در طبقه بندی BMI استفاده شد. در مطالعات با استفاده از رگرسیون کمی همزمان ، از کلمه "اثر" برای توصیف ارتباط استفاده می شود ، نه علیت.
نتایج
دقیقه در هفته از PA متوسط تأثیر معنی داری در BMI پایین تر داشت ، اما تنها هنگامی که پاسخ دهندگان حداقل به عنوان کلاس چاق I طبقه بندی شدند (β = -0. 001 ، P = 0. 006). تغییر در اثر PA متوسط در BMI پایین تر هنگامی که پاسخ دهندگان به عنوان کلاس چاق II در مقابل کلاس چاق I طبقه بندی شدند ، به طور قابل توجهی افزایش یافت (F = 4. 54 ، P = 0. 033). ساعت در روز صرف تماشای تلویزیون تأثیر معنی داری بر BMI بالاتر داشت ، اما تنها هنگامی که پاسخ دهنده حداقل به عنوان اضافه وزن طبقه بندی می شد (87/0 = β ، P< 0.001). The change in effect of watching television on higher BMI increased significantly when respondents were classified as obese-class I versus overweight (F = 5.57, p = 0.018).
نتیجه
PA و تماشای تلویزیون بیشتر از کسانی که فقط دارای اضافه وزن بودند ، بیشتر مربوط به BMI برای افراد چاق بود. مداخلات سفارشی برای طبقه بندی های خاص BMI باید برای به حداکثر رساندن مزایای بهداشت عمومی ایجاد شود.
زمینه
در دهه گذشته شاهد افزایش قابل توجه شاخص توده بدنی (BMI) با میانگین BMI تنظیم شده با سن برای بزرگسالان آمریکایی بود که اکنون 28. 5 کیلوگرم در متر 2 گزارش شده است [1]. این نگران کننده است با توجه به سازمان بهداشت جهانی (WHO) BMI 30. 0 کیلوگرم بر متر 2 را به عنوان چاق تشخیص می دهد [2]. اثرات چاقی بر مرگ و میر قابل توجه است. چاقی نه تنها یک عامل خطر برای بیماری های قلبی عروقی است [3] ، نشان داده شده است که زمان بیشتری به عنوان یک فرد چاق صرف شده است و مستقیماً با افزایش خطر مرگ و میر همه علت ارتباط دارد [4]. در نتیجه ، چاقی فشار اقتصادی را بر روی سیستم مراقبت های بهداشتی و جامعه به طور کلی قرار می دهد. تخمین زده می شود که کل اثرات اقتصادی چاقی بر اقتصاد آمریکا بیش از 200 میلیارد دلار سالانه است [5].
WHO از BMI برای طبقه بندی افراد به عنوان کم وزن استفاده می کند (BMI< 18.5 kg/m 2 ), normal weight (BMI of 18.5-24.99 kg/m 2 ), overweight (BMI of 25.0-29.99 kg/m 2 ), obese class I (BMI of 30.0-34.99 kg/m 2 ), obese class II (BMI of 35.0-39.99 kg/m 2 ), or obese class III (BMI >= 40. 0 کیلوگرم بر متر 2) [2]. در حالی که چاقی طی یک دهه گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است ، افزایش در کلاس III چاق ، که به عنوان "چاقی مرموز" نیز شناخته می شود ، دو برابر میزان طبقه بندی چاق پایین افزایش یافته است [6]. تحقیقات نشان می دهد که افراد چاق از لحاظ عوارض جدی با تقریباً نیمی (48 ٪) مبتلا به فشار خون بالا ، 29 ٪ تشخیص داده شده به دیابت و 25 ٪ تشخیص داده شده به نارسایی قلبی رنج می برند [7]. معالجه بسیاری از این شرایط دشوار است زیرا افراد چاق از نظر جسمی غالباً از نظر جسمی قادر به استفاده از داروهای تشخیصی مدرن به دلیل اندازه خود نیستند ، به خصوص هنگام تلاش برای درمان بیماری های قلبی عروقی [8]. بنابراین قابل درک است که میزان مرگ و میر افراد چاق در بیمارستان در حال افزایش است و در بین افراد دارای بالاترین BMI بالاترین است [7]. این یافته ها زمینه ای را برای تحقیقات نشان می دهد که هزینه های مراقبت های بهداشتی برای چاقی مرموز 47 ٪ بیشتر از جمعیت چاق I است [9].
دلایل زیادی برای افزایش نرخ چاقی وجود دارد. از جمله این عوامل خطر، رفتارهای کم تحرک است [10]. حتی اگر درگیر شدن در عادات فعالیت بدنی مثبت (PA) مانند ورزش، افرادی که به طور همزمان رفتارهای کم تحرکی دارند (مانند ساعت های طولانی تماشای تلویزیون یا نشستن در دفتر یا ماشین) همچنان می توانند پیامدهای منفی سلامتی را تجربه کنند [11]. تحقیقات نشان میدهد که در حال حاضر تنها 3 درصد از ساعتهای بیداری صرف ورزش میشود در حالی که 58 درصد آن صرف انجام رفتارهای بیتحرکی مانند نشستن یا دراز کشیدن میشود [10]. بر اساس این یافتهها، محققان استدلال کردهاند که رفتارهای بیتحرک باید مجموعهای مستقل از عوامل خطر [12] مرتبط با مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی [13] در نظر گرفته شود. در میان رفتارهای بی تحرک، تماشای طولانی مدت تلویزیون به طور منحصر به فردی با افزایش نرخ چاقی مرتبط است [14]. حتی زمانی که برای جمعیتشناسی اجتماعی، بیماریهای همراه و سابقه خانوادگی تنظیم میشود، افزایش هر 1 ساعت در روز در زمان تماشای تلویزیون به طور مثبت با افزایش خطر مرگ و میر ناشی از همه علل و مرگ و میر قلبی عروقی مرتبط است [15].
مهم است که نقش PA (به عنوان مثال، ورزش) را در کاهش پیامدهای منفی سلامتی ایفا کند. PA با خطر کمتر بیماری قلبی و برخی سرطانها مرتبط است، و همچنین به عنوان ابزاری موثر در مقابله با چاقی شناخته شده است [16]. دستورالعمل های فعلی فدرال برای PA توصیه می کند 150 دقیقه در هفته فعالیت با شدت متوسط یا 75 دقیقه در هفته فعالیت با شدت شدید [17]. با وجود این توصیه ها، رابطه معکوس بین BMI و احتمال ورزش وجود دارد [18]. این نشان دهنده یک چالش کلیدی برای ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی است.
تحقیقات شناسایی شده در بالا نشان دهنده ادبیات رو به رشدی است که رفتارهای بی تحرک، کم تحرکی و چاقی را به هم مرتبط می کند. با این حال، آنچه در ادبیات کمتر مورد تاکید قرار گرفته است، ارتباط این متغیرها با افراد دارای سطوح مختلف چاقی است. هدف از مطالعه ما بررسی این است که آیا یک اثر همگن بین رفتارهای بی تحرک، PA، متغیرهای اجتماعی-دموگرافیک و طبقه بندی BMI وجود دارد یا خیر. این سوال پژوهشی برای سیاستگذاران مهم است زیرا ممکن است به مداخلات در طبقهبندیهای BMI خاص کمک کند و در عوض استفاده از منابع مالی را برای رسیدگی به چاقی به حداکثر برساند.
مواد و روش ها
ارزیابی سلامت دره برازوس (BVHA)
BVHA 2010 (3،964 = n) توسط مرکز توسعه بهداشت جامعه در مرکز علوم بهداشت A& M تگزاس ، دانشکده بهداشت عمومی روستایی انجام و تأمین شد [19]. در رابطه با شرکای بهداشت جامعه ، یک پرسشنامه داوطلبانه برای ارزیابی وضعیت سلامت جامعه و فرصت های بهبود سلامت در دره برزوس ، یک منطقه هشت شهرستان در مرکز تگزاس منتشر شد [19]. داده ها با استفاده از نمونه گیری تصادفی از خانوارها جمع آوری شد. متخصص استخدام به منظور از بین بردن تعصب ، طبق گفته های بزرگسالان ، سرپرست خانواده را طبق گفته های بزرگسال با تولد بعدی درخواست کرد. براساس صلاحیت و رضایت سرپرست خانواده ، یک ابزار نظرسنجی برای آنها ارسال شد. فقط یک ابزار نظرسنجی در هر خانواده جمع آوری شد. این ابزار 32 صفحه حاوی مواردی از منابع معتبر مانند مرکز کنترل بیماری و پیشگیری از سلامت و بررسی تغذیه (NHANES) و سیستم نظارت بر فاکتور رفتاری (BRFSS) بود [19-21].
نمونه
پاسخ دهندگانی که خود گزارش شده توسط ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود با بیماری یا وضعیت پزشکی مرتبط با چاقی در مطالعه ما قرار گرفتند (2،840 = n). این بیماری ها یا شرایط پزشکی عبارتند از: فشار خون بالا ، نارسایی قلبی ، کلسترول بالا ، آنژین ، حمله قلبی ، سکته مغزی ، دیابت ، آسم و اختلال انسداد مزمن ریوی. پاسخگویانی که خود نقص شدید مانند از دست دادن شنوایی یا بینایی ، از دست دادن اندام (ها) و پاسخ دهندگان گزارش داده های محاسبه BMI یا گزارش داده های گزارش شده و در نتیجه طبقه بندی BMI از کم وزن را گزارش نمی دهند ، از نمونه حذف شدند (n =859). این معیارهای محرومیت مورد استفاده قرار گرفت زیرا چندین متغیر در مطالعه (به عنوان مثال ، تماشای تلویزیون و PA) شامل استفاده از دانشکده های فیزیکی بود و محققان از درجه ای که چنین اختلالات جسمی طبیعی می تواند مانع مشارکت در این فعالیت ها شود ، به طور بالقوه منجر به مغرضانه می شود. نتایج مطالعه
متغیر وابسته
متغیر وابسته طبقه بندی BMI بود. همه پاسخ دهندگان نمونه از خود قد و وزن خود را گزارش دادند ، که پس از آن برای محاسبه BMI آنها استفاده شد. آنها سپس بر اساس روش استفاده شده توسط WHO [2] به طبقه بندی BMI اختصاص داده شدند (یعنی کم وزن (BMI< 18.5 kg/m 2 ), normal weight (BMI of 18.5-24.99 kg/m 2 ), overweight (BMI of 25.0-29.99 kg/m 2 ), obese class I (BMI of 30.0-34.99 kg/m 2 ), obese class II (BMI of 35.0-39.99 kg/m 2 ), or obese class III (BMI >= 40 کیلوگرم در متر 2). از طبقه بندی چاقی WHO به دلیل طیف وسیعی از طبقه بندی ها (یعنی شش دسته) در مقابل سیستم های طبقه بندی جایگزین مانند نمونه ای که توسط مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها ارائه شده است ، استفاده شده است که فقط چهار دسته دارد [22]. طیف وسیع تری از طبقه بندی ها با استفاده از مدل آماری ما که در زیر شرح داده شده است ، تخمین های دقیق تری مجاز می کند زیرا باعث بهبود همگن گروهی افراد در هر طبقه بندی BMI می شود.
متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل بر اساس ادبیات مستقر که نشانگر ارتباط با BMI بود ، انتخاب شدند. سن ، جنس و نژاد/قومیت به عنوان متغیرهای مستقل بر اساس تحقیقاتی که اهمیت آنها به چاقی را مشخص می کند ، انتخاب شدند [23]. سن به عنوان یک متغیر مداوم اندازه گیری شد در حالی که جنس و نژاد/قومیت به عنوان متغیرهای طبقه بندی اندازه گیری شد. دسته های نژاد/قومیت سفید غیر اسپانیایی ، آفریقایی-آمریکایی و اسپانیایی بود. دستیابی به تحصیلات به عنوان یک متغیر مستقل بر اساس تحقیقاتی که نقش آن را به عنوان متغیرهای چاقی بررسی می کند ، انتخاب شد [1]. دستیابی به تحصیلات به عنوان یک متغیر مداوم از یک (دستیابی به تحصیلات کلاس اول) تا 17 (پیشرفت تحصیلات تکمیلی مدرسه) اندازه گیری شد. بر اساس محیط های غذایی متفاوت محلی های شهری و روستایی و رابطه مرتبط با میزان چاقی به عنوان یک متغیر مستقل انتخاب شد [24]. Rurality به عنوان یک متغیر طبقه بندی شده توسط شهرستان اندازه گیری شد و سپس با یک کد نفوذ شهری مطابقت داشت [25] که پاسخ دهنده را به عنوان زندگی در یک شهرستان که روستایی یا شهری بود ، تعیین می کرد. ساعت در روز صرف تماشای تلویزیون به عنوان یک متغیر مستقل برای نماینده رفتار بی تحرک به عنوان بخشی از سؤال تحقیق ما انتخاب شد. ساعت در روز صرف تماشای تلویزیون به عنوان یک متغیر طبقه بندی شده با استفاده از یک قالب پاسخ به دسته شش (سؤال PAQ. 710) مطابق با ابزار معتبر NHANES CDC اندازه گیری شد [20]. دسته بندی های BVHA عبارت بودند از: کمتر از 1 ساعت ، 1-2 ساعت ، 2-4 ساعت ، 4-6 ساعت و بیش از 6 ساعت. سرانجام ، دقیقه در هفته PA متوسط (به عنوان مثال ، پیاده روی سریع) به عنوان یک متغیر مستقل به عنوان بخشی از سؤال تحقیق ما انتخاب شد. دقیقه در هفته PA متوسط به عنوان یک متغیر مداوم اندازه گیری شد. این سؤال براساس بررسی BRFSS CDC [21] برای افزایش اعتبار داده های حاصل بود.
آمار توصیفی
برای بررسی روابط بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته از آماره های کای اسکوئر، تی تست و کروسکال والیس استفاده شد. اهمیت آماری به عنوان α = 0. 05 ایجاد شد، اما سپس با استفاده از تصحیح بونفرونی تنظیم شد. بر اساس هفت مقایسه در تجزیه و تحلیل آمار توصیفی، سطح جدید معناداری آماری (0. 05/7) = 0. 007 = α بود.
رگرسیون کمیت همزمان
در مطالعاتی که از رگرسیون همزمان استفاده میکنند، از کلمه «اثر» برای توصیف ارتباط استفاده میشود، نه علیت. برای سازگاری با ادبیات تثبیت شده، ما همچنین از اصطلاح «اثر» برای دلالت بر ارتباط اما نه علیت استفاده میکنیم. سوال تحقیق این مطالعه مستلزم برآورد همگنی اثر بین متغیرهای مستقل و طبقه بندی BMI بود. این امر مستلزم برآوردگرهایی بود که نه تنها اثرات را در تمام طبقهبندیهای BMI شناسایی میکردند، بلکه به برآوردگرهایی نیاز داشت که میتوانستند اثرات را در نقاط خاصی از مجموعه داده نیز تشخیص دهند. ما رگرسیون چندک همزمان را به دلیل توانایی منحصر به فرد آن برای برآوردن نیازهای تحلیلی ما انتخاب کردیم. به طور خاص، ما رگرسیون چندک همزمان را به رگرسیون چندکی انتخاب میکنیم، زیرا ما را قادر میسازد تا شباهت تأثیر متغیرهای مستقل خود را در نقاط مختلف مجموعه داده آزمایش کنیم. این یک جنبه منحصر به فرد از رگرسیون چندک همزمان نسبت به رگرسیون چندکی است [26، 27]. ما از دستور "sqreg" در Stata نسخه 11 (StataCorp، College Station، TX) برای تجزیه و تحلیل خود استفاده کردیم و مدل را ملزم کردیم که 100 تکرار تجزیه و تحلیل را انجام دهد تا خطاهای استاندارد بوت استرپ دقیق تری ارائه کند. هر پاسخدهندهای که حاوی دادههای گمشده در تجزیه و تحلیل باشد به صورت فهرستی از تجزیه و تحلیل Stata نسخه 11 (StataCorp، College Station، TX) حذف شد. از آنجایی که رگرسیون چندک همزمان اثر متغیرهای مستقل را در چندین نقطه در یک مجموعه داده تخمین می زند، مهم است که بدانیم کدام نقاط در مجموعه داده را به هر طبقه بندی BMI اختصاص دهیم. ما نقطه میانه هر طبقه بندی را انتخاب کردیم. بنابراین، اگر کسانی که وزن نرمال داشتند بین صدک صفر و بیستم در مجموعه داده نشان داده می شدند، نقطه تجزیه و تحلیل برای وزن نرمال را در صدک 10 قرار می دهیم.
نمایش گرافیکی اثرات با طبقه بندی BMI
نتایج مدل رگرسیون چندک همزمان به صورت گرافیکی برای سهولت در تفسیر نشان داده شده است (لطفاً به شکل های 1 و 2 مراجعه کنید). هر ضریب متغیر مستقل و p-value مربوطه به عنوان تخمینی از تأثیر بر روی نمودار خطی خود رسم شد و یک فاصله اطمینان 95٪ را شامل شد. محورهای عمودی نمودارها نشان دهنده تأثیر متغیر مستقل بر BMI هستند، در حالی که محورهای افقی نشان دهنده طبقه بندی BMI هستند. نقاط داده نشان دهنده مقادیر p با اهمیت آماری (یعنی α = 0. 05) در افسانه نشان داده شد. در نهایت، یک سری محاسبات جداگانه برای اندازه گیری شباهت اثر بین هر طبقه بندی BMI انجام شد. یک آماره F به همراه یک مقدار p برای آزمایش شباهت یا همگنی اثر بین طبقهبندیها گزارش شد. فرضیه صفر همگنی اثر بود. برای رد فرضیه صفر و نشاندهنده ناهمگنی اثر بین طبقهبندیها، از اهمیت آماری 05/0 = α استفاده شد. هر نمودار خطی برای سهولت در بررسی به دو شکل ربع تبدیل شد (لطفاً به شکل 1 و 2 مراجعه کنید).
تأثیر متغیرهای مستقل بر شاخص توده بدنی بر اساس طبقه بندی.
تأثیر متغیرهای مستقل بر شاخص توده بدنی بر اساس طبقه بندی، ادامه یافت.
نتایج
نمونه
استفاده از معیارهای انتخاب منجر به 1،981 پاسخ دهنده در نمونه تحلیلی شد. جدول 1 نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آمار توصیفی را گزارش می کند. از پاسخ دهندگان ، 477 به عنوان وزن طبیعی طبقه بندی شدند ، 664 نفر به عنوان اضافه وزن طبقه بندی شدند ، 427 به عنوان کلاس چاق I طبقه بندی شدند ، 177 به عنوان کلاس II چاق طبقه بندی شدند و 236 به عنوان چاق III طبقه بندی شدند. ميانگين سني پاسخ دهندگان 59. 96 نفر بود كه جوانترین پاسخ دهندگان متعلق به شكل کلاس III (61/13 ± 54. 65) بودند. اکثر پاسخ دهندگان عبارت بودند از: زن ، سفید غیر اسپانیایی و بیش از نیمی در برخی از کالج ها شرکت می کردند. بیشتر پاسخ دهندگان نیز در مناطق شهری زندگی می کردند. به طور متوسط ، اکثر پاسخ دهندگان از دستورالعمل های فدرال برای دقیقه های هفتگی PA متوسط فراتر رفتند. با این حال ، تقریباً یک چهارم از پاسخ دهندگان بیش از 4 ساعت در روز صرف تماشای تلویزیون می کردند. به استثنای شایعانه ، هر مقایسه ای بین متغیرهای مستقل و طبقه بندی BMI از نظر آماری در سطح α = 0. 007 معنی دار بود. از آنجا که فرضیه تهی برابری بین طبقه بندی های مختلف BMI برای هر یک از متغیرهای مستقل فرض می کند ، یک آمار آزمون تولید یک p-Value در زیر مقدار آلفا نشان می دهد که فرضیه تهی رد می شود و هر طبقه بندی BMI تفاوت هایی با سایر متغیرهای مستقل نشان می دهدواداین یک یافته مناسب است زیرا انتظار داریم طبقه بندی های BMI در متغیرهای مختلف متفاوت باشد. استفاده از مقدار آلفا 0. 007 نشان دهنده استفاده سنتی از سطح 0. 05 از اهمیت آماری است که برای مقایسه های چندگانه در آزمون آماری تنظیم شده است. تقسیم 0. 05 توسط هفت مقایسه در آزمون منجر به آستانه دقیق تر 0. 007 می شود. این اطمینان حداکثر هنگام رد فرضیه تهی را تضمین می کند.
رگرسیون کمی همزمان-نتایج مدل
جدول 2 نتایج مدل رگرسیون کمی همزمان را گزارش می کند. نتایج با طبقه بندی BMI گزارش شده است. از نظر وزن طبیعی ، پاسخ دهندگان به احتمال زیاد پیرتر ، زن و گزارش خود به عنوان اسپانیایی بودند. برای کسانی که به عنوان اضافه وزن طبقه بندی شده اند ، پاسخ دهندگان به احتمال زیاد پیرتر ، زن ، گزارش خود به عنوان سفید غیر اسپانیایی ، آفریقایی-آمریکایی یا اسپانیایی ، در یک مکان روستایی زندگی می کنند و ساعات بیشتری را در هر روز صرف تماشای تلویزیون می کنند. برای کسانی که به عنوان کلاس اول چاقو طبقه بندی شده اند ، پاسخ دهندگان به احتمال زیاد جوان تر ، خود گزارش به عنوان سفید غیر اسپانیایی ، آفریقایی-آمریکایی یا اسپانیایی ، به تحصیلات کمتری می رسند ، ساعات بیشتری را در روز صرف تماشای تلویزیون می کنند و در هر دقیقه کمتر وقت می گذارندهفته مشغول PA متوسط است. برای کسانی که به عنوان کلاس II چاق طبقه بندی شده اند ، پاسخ دهندگان به احتمال زیاد به عنوان خود آفریقایی-آمریکایی جوان تر بودند ، به تحصیلات کمتری می رسند ، کمتر دقیقه در هفته را می گذراندند که در PA متوسط شرکت کنند و ساعات بیشتری را برای تماشای تلویزیون بگذرانند. سرانجام ، برای کسانی که به عنوان کلاس III چاق طبقه بندی شده اند ، پاسخ دهندگان به احتمال زیاد جوانتر ، زن و خود گزارش به عنوان آفریقایی-آمریکایی بودند ، به تحصیلات کمتری می رسند ، کمتر در هفته کمتر در هفته مشغول کار در PA هستند و ساعت های بیشتری را می گذراندند. روز تماشای تلویزیون. این نتایج حاکی از الگوی کلی از ضرایب رفتار PA و رفتار بی تحرک در تعیین BMI با افزایش طبقه بندی BMI است. به عنوان مثال ، ضریب متغیر PA در بین کسانی که در طبقه بندی BMI کلاس I Class I هستند ، برای هر دقیقه در هفته PA متوس ط-0. 0010 است. این بدان معنی است که همه چیزها برابر هستند ، زیرا دقیقه بیشتر در هفته PA متوسط انجام می شود ، BMI با ارزش ضریب کاهش می یابد. با این حال ، برای کسانی که در طبقه بندی BMI کلاس II و III چاق هستند ، ضریب دقیقه در هفته PA متوس ط-0. 0020 است ، افزایش 100 ٪ در اثر این متغیر بر BMI. از این رو ، ما می توانیم از ضرایب آماری معنی دار استفاده کنیم تا روابط بین متغیرهای PA ، رفتار بی تحرک و BMI را با توجه به طبقه بندی BMI شروع کنیم.
رگرسیون کمی همزمان-شبیه سازی اثر توسط طبقه بندی BMI
تست های F در شکل 1 و 2 فرضیه تهی را ارزیابی می کنند که تأثیر هر متغیر مستقل بر BMI با طبقه بندی BMI یکسان است. رد فرضیه تهی (به عنوان مثال ، هنگامی که یک آمار F یک مقدار p-Value کمتر از سطح آلفا از اهمیت آماری 0. 05 را نشان می دهد) نشان دهنده اثر ناهمگونی متغیر مستقل در BMI با طبقه بندی BMI است. به عنوان مثال ، هنگام ارزیابی تأثیر تماشای تلویزیون در طبقه بندی BMI (نمودار در ربع سمت چپ فوقانی شکل 1) ، آمار F که تأثیر تماشای تلویزیون بین طبقه بندی BMI با وزن طبیعی و طبقه بندی BMI اضافه وزن را اندازه گیری می کند ، 557 است که P - ایجاد می کند. مقدار 0. 018. این به ما اجازه می دهد تا فرضیه تهی را رد کنیم (از آنجا که P-Value زیر سطح آلفا از اهمیت 0. 05 است) که تأثیر تماشای تلویزیون بر BMI بین طبقه بندی BMI با وزن طبیعی و طبقه بندی BMI اضافه وزن یکسان است. با استفاده از این تجزیه و تحلیل ها ، مشخص می شود که متغیرهای مربوط به PA و رفتار بی تحرک در بین شرکت کنندگان در طبقه بندی BMI بالاتر معنی دار تر می شوند.
شکل 1 تأثیر تماشای تلویزیون ، PA متوسط ، گزارش خود را به عنوان آفریقایی-آمریکایی و گزارشگری خود به عنوان اسپانیایی در طبقه بندی BMI نشان می دهد. تأثیر تماشای تلویزیون بر BMI از نظر آماری برای همه طبقه بندی های BMI به جز وزن طبیعی معنی دار بود. تفاوت از وزن طبیعی و اضافه وزن اثر ناهمگن مثبت را نشان داد. تأثیر PA متوسط بر BMI از نظر آماری برای همه طبقه بندی های BMI به جز وزن طبیعی و اضافه وزن معنی دار بود. تفاوت بین کلاس اول چاق و کلاس II چاق یک اثر ناهمگن منفی را نشان داد. تأثیر گزارش خود به عنوان آفریقایی-آمریکایی بر BMI از نظر آماری برای همه طبقه بندی های BMI به جز وزن طبیعی معنی دار بود. تفاوت بین وزن طبیعی و اضافه وزن اثر ناهمگن مثبت را نشان داد. تأثیر گزارشگری خود به عنوان اسپانیایی فقط از نظر آماری برای طبقه بندی وزن طبیعی ، اضافه وزن و کلاس اول چاق بود. هیچ یک از تفاوت های بین طبقه بندی BMI از نظر آماری معنی دار نبود.
شکل 2 تأثیر سن ، جنس ، تحصیلات و استحکام در طبقه بندی BMI را نشان می دهد. تمام طبقه بندی سن از نظر آماری معنی دار بود. تفاوت بین کلاس اضافه وزن و چاق I اثر ناهمگن منفی را نشان داد. تفاوت بین کلاس اول چاق و کلاس II چاق نیز اثر ناهمگن منفی را نشان داد. تأثیر رابطه جنسی بر BMI از نظر آماری برای وزن طبیعی ، اضافه وزن و کلاس III چاق بود. تفاوت بین کلاس II چاق و کلاس III چاق ، اثر ناهمگن مثبت را نشان داد. تأثیر دستیابی به تحصیلات بر BMI از نظر آماری برای همه طبقه بندی های BMI به جز وزن طبیعی و اضافه وزن معنی دار بود. تفاوت بین وزن طبیعی و اضافه وزن اثر ناهمگن منفی را نشان داد. تأثیر شایعیت بر BMI فقط از نظر آماری برای طبقه بندی اضافه وزن معنی دار بود.
بحث
اثرات PA و رفتار بی تحرک بر طبقه بندی BMI همگن نیست
این مطالعه با نگاهی خاص به نحوه تماشای تلویزیون و شرکت در سطوح متوسط طبقه بندی BMI ، به مفهوم رفتار بی تحرک و PA پرداخته است. تأثیر تماشای تلویزیون بیش از دو برابر بین طبقه بندی وزن طبیعی و طبقه بندی اضافه وزن. برای کسانی که در طبقه بندی اضافه وزن قرار دارند ، 2 ساعت اضافی صرف تماشای تلویزیون در روز با تقریباً یک نقطه BMI اضافی همراه بود. اما ، این یافته در تمام طبقه بندی های BMI سازگار نبود. تماشای تلویزیون فقط از نظر حرکت از وزن طبیعی به اضافه وزن ، فقط برای BMI مضر بود. در بین پاسخ دهندگان که قبلاً اضافه وزن داشتند ، اثر مشابهی مشاهده نشد. در مقابل ، تأثیر PA متوسط بر BMI برای کسانی که در طبقه بندی BMI بالاتر از مواردی که در طبقه بندی BMI پایین تر بودند ، بیشتر بود. به طور خاص ، انتقال از کلاس چاق I به کلاس II چاق ، کاهش قابل توجهی در BMI با افزایش PA متوسط نشان داد (F = 4. 54 ، P = 0. 033). این یافته نشان می دهد که از درگیر شدن افراد با BMI بالاتر در PA متوسط ، چیزهای زیادی به دست می آید.
یافته های ما در مورد اثر ناهمگن PA تا حدودی پشتیبانی از کوپر و همکارانش [28] است که بزرگسالان طبقه بندی های مختلف BMI نیز دارای سطح متفاوت PA بودند. یافته های ما مطالعه آنها را با جداسازی تأثیر آماری سطح متفاوت PA بر BMI در طبقه بندی های مختلف BMI تکمیل می کند.
اثرات اجتماعی و جمعیت شناختی بر طبقه بندی BMI قابل توجه است
این مطالعه ارتباط معنادار جمعیت شناسی اجتماعی با طبقه بندی BMI را نشان می دهد. خود گزارش دهی به عنوان آفریقایی-آمریکایی تأثیر قابل توجهی بر طبقه بندی BMI داشت که با افزایش BMI افزایش یافت. برای کسانی که در طبقه بندی BMI دارای اضافه وزن بودند، گزارش خود به عنوان آفریقایی-آمریکایی با نزدیک به چهار نقطه BMI اضافی همراه بود. این تأثیر تقریباً چهار برابر تأثیر خود گزارش دهی نسبت به آمریکایی آفریقایی تبار در طبقه بندی BMI وزن طبیعی بود. برعکس، خود گزارش دهی به عنوان اسپانیایی فقط به طور قابل توجهی با طبقه بندی های BMI پایین تر مانند وزن نرمال، اضافه وزن و چاق کلاس I مرتبط بود. با این حال، تأثیر خود گزارش دهی به عنوان اسپانیایی تبار در این دسته ها همگن بود.
سن به طور قابل توجهی با تمام طبقه بندی های BMI مرتبط بود. در میان سطوح بالاتر طبقه بندی BMI، اثر افزایش سن قوی تر شد. برای افرادی که در طبقه بندی BMI کلاس III چاق بودند، هر سال افزایش سن با کاهش یک چهارم یک امتیاز BMI همراه بود. خود گزارش دهی به عنوان مرد نیز به طور قابل توجهی با BMI پایین تر در بین دو طبقه بندی پایین ترین BMI، وزن طبیعی و اضافه وزن همراه بود. با این حال، در میان بالاترین طبقه بندی BMI، کلاس III چاق، خود گزارش دهی به عنوان زن به طور قابل توجهی با BMI بالاتر مرتبط بود. تفاوت در اثر زن بودن بر BMI نیز برای افرادی که در طبقه بندی BMI کلاس III چاق بودند در مقابل طبقه بندی BMI کلاس II چاق به طور قابل توجهی بیشتر بود. خود گزارش دهی به عنوان زن در میان طبقه بندی BMI چاق کلاس III با نزدیک به 3 امتیاز BMI اضافی همراه بود. میزان تحصیلات نیز به طور قابل توجهی با BMI در بین طبقه بندی های BMI بالاتر مرتبط بود. چاق کلاس I، چاق کلاس II و چاق کلاس III. به ازای هر سال تحصیل اضافی که در بین افراد چاق طبقه بندی BMI کلاس I به دست می آید، تأثیر آن بر BMI کاهش یک سوم نقطه BMI بود. در نهایت، به نظر نمی رسد نتایج قابل توجهی برای گزارش بر اساس روستایی مسکونی شرکت کنندگان وجود داشته باشد. به نظر میرسد این متغیر نسبت به سایر متغیرهای اجتماعی-جمعیتی از اهمیت کمتری برخوردار است.
آیا زمان ورزش فرا رسیده است؟
یک یافته قابل توجه در این مطالعه ، تأثیر متوسط PA بر BMI در میان طبقه بندی BMI "چاق III" ، همچنین به عنوان "چاق و مبهم" شناخته می شود. بخشی از چالش در پرداختن به PA برای چاق بودن ، غلبه بر موانع بومی در شرایط جسمی افراد چاق است. یکی از این سد ها ، درک نفس نفس همراه با ورزش است [29]. این سد می تواند از ابتدای رژیم ورزش جلوگیری کند. با این حال ، شواهد دلگرم کننده ای وجود دارد که نشان می دهد برنامه های آموزشی شامل رشد عضلات تنفسی می توانند در کمک به افراد چاق در رسیدن به اهداف PA ، بهبود سلامت متابولیک خود و حفظ سطح ورزش خود موفق باشند [29]. علاوه بر این ، محدودیت تحرک افراد چاق ناشی از بیماری هایی مانند استئوآرتریت و درد مفاصل ، هنگام برنامه ریزی برنامه های مناسب PA باید در نظر گرفته شود [30]. یک مانع دیگر برای PA ، انگیزه است ، به ویژه به این دلیل که افراد چاق اغلب کمبود انرژی یا احساس خستگی بیش از حد برای ورزش را گزارش می کنند [31]. اینها همه موانع منحصر به فرد برای PA است که برنامه ها برای موفقیت باید تشخیص دهند.
مداخلات هدفمند مورد نیاز است
علاوه بر نشان دادن تأثیر ناهمگن رفتارهای بی تحرک در بین طبقه بندی BMI ، مطالعه ما همچنین نقش عوامل اجتماعی-جمعیت شناختی را در درجات مختلف چاقی برجسته می کند. در حالی که ضرایب موجود در مطالعه ما تأثیر منحصر به فرد هر متغیر مستقل بر BMI را مشخص می کند ، نتایج نشان می دهد که تحقیقات آینده می تواند با بررسی اثرات تعامل رفتارهای بی تحرک و سبک زندگی با گروه های جمعیتی انتخابی مانند اسپانیایی ها و آفریقایی-آمریکایی ها سود ببرد. چنین تجزیه و تحلیل می تواند یک مکمل قدرتمند برای یافته های گسترده تر از مطالعه ما باشد ، و احتمالاً نیاز به مداخلات را نه تنها به طبقه بندی های BMI فردی ، بلکه به سمت ترکیب چند فرهنگی آن طبقه بندی ها برجسته می کند. پرداختن به نیازهای منحصر به فرد اسپانیایی [32] و جمعیت آفریقایی-آمریکایی [33] می تواند شانس توسعه برنامه هایی را که با موفقیت سلامت این جمعیت را بهبود می بخشد ، بهبود بخشد.
محدودیت ها
مطالعه ما از یک روش آماری منحصر به فرد برای تجزیه و تحلیل همگن اثر بین رفتارهای بی تحرک ، اجتماعی-جمعیتی و طبقه بندی BMI استفاده کرد. با این حال ، رگرسیون کمی همزمان معادل واقعی ضریب تعیین ندارد که تعیین میزان واریانس متغیر وابسته با مدل را دشوار می کند. علاوه بر این ، در حالی که بیماریهای مزمن در معیارهای انتخاب شناخته شده بودند ، خصوصیات بیماری مزمن فردی در این مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفت. مطالعات آینده از ترکیب متغیرهای بیماری فردی و همچنین مقادیر فردی لیپوپروتئین لیپاز (LPL) ، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL-C) ، قند خون و سایر نشانگرهای بیومتریک در صورت لزوم بهره می برد. سرانجام ، داده های مورد تجزیه و تحلیل در این مطالعه از چندین جامعه در مرکز تگزاس گزارش شد. در نتیجه ، قابلیت تعمیم محدود دارد. همچنین لازم به ذکر است که خانواده های درخواست شده BVHA برای پاسخ های فردی به ابزار مطالعه. به همین ترتیب ، افرادی که در خانوارها زندگی نمی کنند احتمالاً در نتایج نظرسنجی به خوبی نشان داده نشده اند.
نتیجه
این مطالعه نشان داد که ارتباط PA و رفتار بی تحرک با BMI در طبقه بندی BMI همگن نیست. در حقیقت ، به نظر می رسد که رفتار PA و بی تحرک برای کسانی که چاق هستند از نظر چاق و روانی مهمتر می شوند. این نشان می دهد که تلاش های بهداشت عمومی باید مداخلات را برای افراد طبقه بندی مختلف BMI متمایز کند. در حالی که ارتباط این متغیرها و BMI در ادبیات به خوبی پذیرفته شده است ، این مطالعه میزان اهمیت این جنبه های زندگی را برای مدیریت BMI در بین طبقه بندی های مختلف BMI مشخص می کند.
منابع
فورد ES ، لی C ، ژائو G ، Tsai J: روند چاقی و چاقی شکم در بزرگسالان در ایالات متحده از سالهای 1999-2008. int j obes. 2011 ، 35 (5): 736-743. 10. 1038/ijo. 2010. 186.
Poirier P ، Giles TD ، Bray GA ، Hong Y ، Stern JS ، Pi-Sunyer FX ، Eckel RH: چاقی و بیماری قلبی عروقی: پاتوفیزیولوژی ، ارزیابی و تأثیر کاهش وزن: به روزرسانی بیانیه علمی انجمن قلب آمریکا در سال 1997 بر چاقیو بیماری قلبی از کمیته چاقی شورای تغذیه ، فعالیت بدنی و متابولیسم. جریان. 2006 ، 113 (6): 898-918. 10. 1161/گردش خون . 106. 171016.
عبدالله A، Wolfe R، Stoelwinder JU، de Courten M، Stevenson C، Walls HL، Peeters A: تعداد سالهایی که با چاقی زندگی کردهاند و خطر مرگ و میر همه علتها و علل خاص. Intl J Epidemiol.
Hammond RA، Levine R: تاثیر اقتصادی چاقی در ایالات متحده. دیابت متابس سندرم چاقی. 2010، 3: 285-295.
Sturm R: افزایش چاقی مرضی در ایالات متحده آمریکا: 2000-2005. سلامت عمومی. 2007، 121 (7): 492-496. 10. 1016/j. puhe. 2007. 01. 006.
Deal EN، Hollands JM، Reichley RM، Micek ST: ویژگی های بیماران مبتلا به چاقی مرضی در یک مرکز پزشکی دانشگاهی. ام جی هلث سیست فارم. 2010، 67 (19): 1589-1590. 10. 2146/ajhp100086.
Mondolfi RN, Jones TM, Hyre AD, Raggi P, Muntner P: Comparison of percent of United States adults weighing > or = 300 pounds (136 kilograms) in three time periods and comparison of five atherosclerotic risk factors for those weighing >یا = 300 پوند به آن< 300 pounds. Am J Cardiol. 2007, 100 (11): 1651-1653. 10.1016/j.amjcard.2007.06.072.
Arterburn DE، Maciejewski ML، Tsevat J: تاثیر چاقی مرضی بر هزینه های پزشکی در بزرگسالان. Int J Obes. 2005، 29 (3): 334-339. 10. 1038/sj. ijo. 0802896.
Owen N، Sparling PB، Healy GN، Dunstan DW، Matthews CE: رفتار بی تحرک: شواهد در حال ظهور برای یک خطر جدید برای سلامتی. Mayo Clin Proc. 2010، 85 (12): 1138-1141. 10. 4065/mcp. 2010. 0444.
Owen N، Healy GN، Matthews CE، Dunstan DW: نشستن بیش از حد: علم بهداشت جمعیت رفتار بی تحرک. Exerc Sport Sci Rev. 2010, 38 (3): 105-113. 10. 1097/JES. 0b013e3181e373a2.
Katzmarzyk PT: فعالیت بدنی، رفتار بی تحرک و سلامت: فلج پارادایم یا تغییر پارادایم؟. دیابت. 2010، 59 (11): 2717-2725. 10. 2337/db10-0822.
KI مناسب، سینگ AS، ون مچلن دبلیو، Chinapaw MJM: رفتارهای بی تحرک و پیامدهای سلامتی در میان بزرگسالان: بررسی سیستماتیک مطالعات آینده نگر. Am J Prev Med. 2011، 40 (2): 174-182. 10. 1016/j. amepre. 2010. 10. 015.
Blass EM، Anderson DR، Kirkorian HL، Pempek TA، Price I، Koleini MF: در مسیر چاقی: تماشای تلویزیون مصرف غذاهای با چگالی بالا را افزایش می دهد. فیزیول رفتار. 2006، 88 (4): 597-604. 10. 1016/j. physbeh. 2006. 05. 035.
Wijndaele K، Brage S، Besson H، Khaw K، Sharp SJ، Luben R، Wareham NJ، Ekelund U: زمان تماشای تلویزیون به طور مستقل مرگ و میر همه علل و قلبی عروقی را پیشبینی میکند: مطالعه EPIC Norfolk. Int J Epidemiol. 2011، 40 (1): 150-159. 10. 1093/ije/dyq105.
کلیسای تی: ورزش در چاقی، سندرم متابولیک و دیابت. Prog Cardiovasc Dis. 2011، 53 (6): 412-418. 10. 1016/j. pcad. 2011. 03. 013.
اسمیت دی دبلیو، گریفین کیو، فیتزپاتریک جی: قصد ورزش و ورزش در میان افراد چاق و دارای اضافه وزن. J Am Acad Nurse Pract. 2011، 23 (2): 92-100. 10. 1111/j. 1745-7599. 2010. 00582. x.
مرکز توسعه سلامت جامعه ، مرکز علوم بهداشت و درمان تگزاس ، دانشکده بهداشت عمومی روستایی: گزارش اجرایی ارزیابی سلامت دره برازوس. 2010 ، (9/25/2010).
مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری: [http://www. cdc. gov/nchs/nhanes. htm]
مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری: [http://www. cdc. gov/brfss/index. htm]
Wang Y ، Beydoun MA: اپیدمی چاقی در ایالات متحده-جنس ، سن ، اقتصادی اقتصادی ، نژادی/قومی و جغرافیایی: یک بررسی منظم و تجزیه و تحلیل متا رگرسیون. اپیدمیول Rev. 2007 ، 29: 6-28. 10. 1093/EPIREV/MXM007.
Yousefian A ، Leighton A ، Fox K ، Hartley D: درک محیط مواد غذایی روستایی-مجامع والدین کم درآمد. سلامت از راه دور روستایی. 2011 ، 11 (2): 1631-1631.
Fousekis P ، Lazaridis P: تقاضا برای مواد مغذی منتخب توسط خانوارهای یونانی: تجزیه و تحلیل تجربی با رگرسیون کمی. ECON AGRIC. 2005 ، 32 (3): 267-279. 10. 1111/j. 1574-0862. 2005. 00325. x.
Variyam JN ، Blaylock J ، Smallwood D: توصیف توزیع مصرف مواد مغذی در بزرگسالان ایالات متحده: یک رویکرد رگرسیون کمی. Am J Agric Econ. 2002 ، 84 (2): 454-466. 10. 1111/1467-8276. 00310.
Cooper AR ، صفحه A ، Fox KR ، Misson J: الگوهای فعالیت بدنی در افراد طبیعی ، اضافه وزن و چاق که از شتاب سنجی دقیقه به دقیقه استفاده می کنند. EUR J Clin Nutr. 2000 ، 54 (12): 887-894. 10. 1038/sj. ejcn. 1601116.
Frank I ، Briggs R ، Spengler CM: عضلات تنفسی ، عملکرد ورزش و سلامتی در افراد دارای اضافه وزن و چاق. Med Sci Sports Sports. 2011 ، 43 (4): 714-727. 10. 1249/mss. 0b013e3181f81ca2.
Bliddal H ، Christensen R: مدیریت آرتروز در بیمار چاق: ملاحظات عملی و دستورالعمل های درمانی. Obes Rev. 2006 ، 7 (4): 323-331. 10. 1111/j. 1467-789x. 2006. 00252. x.
Cannioto RA: موانع فعالیت بدنی ، رفتارها و اعتقادات زنان دارای اضافه وزن و چاق: یک تحلیل اولیه. WSPAJ2010 ، 19 (1): 70-85.
Kohlbry P ، Nies MA: زنان اسپانیایی و فعالیت بدنی: یک رویکرد جامعه. مراقبت های بهداشتی در خانه مدیریت PRAC. 2010 ، 22 (2): 89-95. 10. 1177/1084822309331576.
Rimmer JH ، Hsieh K ، Graham BC ، Gerber BS ، Gray-Stanley J: حذف مانع در افزایش سطح فعالیت های بدنی در زنان چاق آمریکایی آفریقایی آفریقایی با معلولیت. سلامت زنان. 2010 ، 19 (10): 1869-1876. 10. 1089/jwh. 2010. 1941.
تاریخ قبل از انتشار
به تاریخچه قبل از انتشار این مقاله می توانید در اینجا دسترسی پیدا کنید: http: //www. biomedcentral. com/1471-2458/11/926/prepub
سپاسگزاریها
ما حمایت از مرکز توسعه سلامت جامعه را که عضو برنامه مراکز تحقیقاتی پیشگیری است ، که توسط مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری شماره 5U48DP000045 پشتیبانی می شود ، می شناسیم.
اطلاعات نویسنده
نویسندگان و وابستگی ها
وزارت سیاست و مدیریت بهداشت ، دانشکده بهداشت عمومی روستایی ، مرکز علوم بهداشت A& M تگزاس ، ایستگاه کالج ، تگزاس ، ایالات متحده
جاستین ب دیکرسون
گروه ارتقاء و رفتار ، کالج بهداشت عمومی ، دانشگاه جورجیا ، آتن ، جورجیا ، ایالات متحده
متیو لی اسمیت
گروه بهداشت محیط و شغلی ، دانشکده بهداشت عمومی روستایی ، مرکز علوم بهداشت A& M تگزاس ، ایستگاه کالج ، تگزاس ، ایالات متحده
گروه بهداشت اجتماعی و رفتاری ، دانشکده بهداشت عمومی روستایی ، مرکز علوم بهداشت A& M تگزاس ، ایستگاه کالج ، تگزاس ، ایالات متحده < SPAN> ما حمایت از مرکز توسعه سلامت جامعه را که عضو برنامه مراکز تحقیقاتی پیشگیری است ، می شناسیمتوسط مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری های تعاونی شماره 5U48DP000045.