اولین اصول تفکر سه مرحله ای ایلان ماسک: چگونه مانند یک نابغه فکر کنیم و مشکلات دشوار را حل کنیم

  • 2021-01-9

تا سن 46 سالگی، ایلان ماسک سه شرکت انقلابی چند میلیارد دلاری را در زمینه‌های کاملاً متفاوت ایجاد کرد - Paypal (خدمات مالی)، تسلا موتورز (خودروسازی) و اسپیس ایکس (هوا فضا).

این لیست حتی شامل شهر خورشیدی (انرژی) نمی شود که او به ساخت آن کمک کرد و اخیراً آن را به مبلغ 2. 6 میلیارد دلار خریداری کرد.

در نگاه اول، به راحتی می توان موفقیت سریع، توانایی حل مشکلات حل نشدنی و خلاقیت سطح نابغه او را به اخلاق کاری باورنکردنی او مرتبط کرد.

خود ماسک اظهار داشت که برای بیش از 15 سال تقریباً 100 ساعت در هفته کار کرده است و اخیراً به 85 ساعت کاهش یافته است. شایعات همچنین حاکی از آن است که او حتی به وقت ناهار، انجام چند کار بین غذا خوردن، جلسات و پاسخ دادن به ایمیل‌ها هم زمان نمی‌پردازد.

بدون شک اخلاق کاری نقش مهمی در باز کردن نبوغ خلاق درونی شما و بهترین شدن در کاری که انجام می‌دهید بازی می‌کند - اما چیزهای بیشتری در این مورد وجود دارد - افراد بسیار سخت‌کوشی هستند که هنوز پیشرفت کمی در زندگی دارند و قبل از به اشتراک گذاشتن بهترین کار خود می‌میرند. با دنیا

پس این حلقه مفقوده برای خلاقیت نوآورانه و موفقیت شتابان چیست؟

درست مانند ماسک، برخی از درخشان‌ترین ذهن‌های تمام دوران - ارسطو، اقلیدس، توماس ادیسون، فاینمن و نیکولا تسلا - از این حلقه مفقوده برای یادگیری سریع، حل مشکلات دشوار و خلق کارهای بزرگ در طول زندگی خود استفاده می‌کنند.

این حلقه گمشده ربطی به سختی کار آنها ندارد. همه چیز به طرز فکر آنها ربط دارد.

بیایید در مورد چگونگی استفاده سریع از این روش نابغه حل مسئله صحبت کنیم.

اولین اصول تفکر

ماسک در طی مصاحبه تک به تک با کریس اندرسون، متصدی TED، این حلقه مفقوده را که به خلاقیت و موفقیت در سطح نبوغ خود نسبت می دهد، آشکار می کند. به آن استدلال از «اصول اول» می گویند.[1]

ماسک: خوب، من فکر می کنم چارچوب خوبی برای تفکر وجود دارد. فیزیک است. می دانید، از نوع استدلال اصول اولیه است. به طور کلی فکر می‌کنم وجود دارد - منظور من از آن این است که چیزها را به حقایق اساسی‌شان خلاصه می‌کنیم و از آنجا استدلال می‌کنیم، برخلاف استدلال از طریق قیاس.

در بیشتر زندگی‌مان، ما با استدلال بر اساس قیاس، زندگی را پشت سر می‌گذاریم، که اساساً به معنای کپی کردن کارهایی است که دیگران با تغییرات جزئی انجام می‌دهند.

به عبارتی لایمن ، اصول اول فکر اساساً عمل به طور فعال از هر فرضیه ای است که فکر می کنید در مورد یک مشکل یا سناریوی معین می دانید - و سپس ایجاد دانش و راه حل های جدید از ابتدا. تقریباً مثل یک نوزاد تازه متولد شده.

از طرف تلنگر ، استدلال به قیاس ، ایجاد دانش و حل مشکلات بر اساس فرضیات قبلی ، اعتقادات و "بهترین شیوه های" که توسط اکثریت مردم تأیید شده است.

افرادی که به قیاس استدلال می کنند ، حتی اگر باهوش باشند ، تمایل به تصمیم گیری بد دارند.

در اصل ، اصول اول تفکر به شما کمک می کند تا یک جهان بینی منحصر به فرد را برای نوآوری و حل مشکلات دشوار به شکلی ایجاد کنید که هیچ کس دیگری حتی نتواند از آن استفاده کند.

در اینجا آمده است که چگونه می توانید به سرعت در 3 مرحله ساده توصیه شده توسط خود الون مسک استفاده کنید.

مرحله 1: فرضیات فعلی خود را شناسایی و تعریف کنید

"اگر یک ساعت برای حل یک مشکل داشتم ، 55 دقیقه فکر می کردم در مورد مشکل و 5 دقیقه فکر کردن در مورد راه حل ها."- آلبرت انیشتین

در اینجا چند نمونه از زندگی روزمره در تجارت ، بهداشت و کاردستی آورده شده است.

"رشد تجارت من هزینه زیادی خواهد داشت."

"من باید مبارزه کنم و گرسنه شوم تا یک هنرمند موفق شوم."

"من فقط نمی توانم وقت کافی برای تمرین و رسیدن به اهداف کاهش وزن خود پیدا کنم."

هنگامی که بعد با یک مشکل یا چالش آشنا روبرو هستید ، به سادگی فرضیات فعلی خود را در مورد آنها بنویسید.(توجه: شما می توانید اینجا متوقف شوید و اکنون اینها را بنویسید)

مرحله 2: مشکل را به اصول اساسی آن تجزیه کنید.

وی گفت: "مشاهده دانش به عنوان نوع درخت معنایی مهم است. قبل از ورود به برگ/جزئیات ، اطمینان حاصل کنید که اصول اساسی ، یعنی تنه و شاخه های بزرگ را درک کرده اید یا چیزی برای آنها وجود ندارد. "[2]

- الون ماسک

این اصول اساسی اساساً اساسی ترین حقایق یا عناصر هر چیزی است.

بهترین راه برای کشف این حقایق ، پرسیدن سؤالات قدرتمندی است که از این سنگهای ذاتی کشف می شود.

در اینجا یک مثال سریع از الون مسک در مصاحبه با کوین رز در مورد چگونگی عملکرد این کار آورده شده است.[3]

کسی می تواند بگوید ، "بسته های باتری واقعاً گران هستند و این فقط روشی است که همیشه خواهند بود ... از نظر تاریخی ، در هر کیلووات ساعت 600 دلار هزینه داشته است. در آینده خیلی بهتر از این نخواهد بود. "

با اصول اول ، شما می گویید ، "ترکیبات مادی باتری ها چیست؟ارزش بورس اجزای سازنده مواد چقدر است؟ "این کبالت ، نیکل ، آلومینیوم ، کربن ، برخی از پلیمرها برای جداسازی و یک قوطی مهر و موم شده است. آن را به صورت مادی بشکنید و بگویید ، "اگر ما آن را در تبادل فلز لندن خریداری کردیم ، هر یک از این موارد چه هزینه ای خواهد داشت؟"

در هر کیلووات ساعت 80 دلار است. بنابراین به وضوح فقط باید به روشهای هوشمندانه ای برای گرفتن این مواد و ترکیب آنها در شکل سلول باتری فکر کنید و می توانید باتری هایی داشته باشید که بسیار ارزان تر از هر کسی باشد. "

این اولین اصول کلاسیک است که در عمل فکر می کنند.

به جای پیروی از عقاید پذیرفته شده اجتماعی مبنی بر اینکه بسته های باتری گران بودند ، مشک این اعتقادات را با پرسیدن سؤالات قدرتمندی که از حقایق اساسی یا عناصر اساسی یعنی کربن ، نیکل ، آلومینیوم کشف می شود ، به چالش می کشد. او راه حل های ابتکاری ابتکاری را به معنای واقعی کلمه از ابتدا ایجاد می کند.

مرحله 3: راه حل های جدید از ابتدا ایجاد کنید

"شخصی که می گوید او می داند چه فکر می کند اما نمی تواند آن را بیان کند ، معمولاً نمی داند چه فکر می کند."- مورتیمر آدلر

هنگامی که مشکلات یا فرضیات خود را در ابتدایی ترین حقایق آنها شناسایی و تقسیم کردید ، می توانید از ابتدا راه حل های جدید بینش را ایجاد کنید.[4]

در اینجا سه نمونه ساده روزمره از نحوه عملکرد این کار (مرحله 1 تا مرحله 3).

فرض: "رشد کسب و کار من هزینه زیادی خواهد داشت" اصول اول فکر کنید: برای رشد یک تجارت سودآور چه چیزی نیاز دارید؟من باید محصولات یا خدمات را به مشتریان بیشتری بفروشم. آیا برای فروش به مشتریان جدید باید هزینه زیادی هزینه کند؟نه لزوماً ، اما من احتمالاً نیاز به دسترسی به این مشتریان جدید ارزان دارم. چه کسی این دسترسی را دارد و چگونه می توانید یک معامله برنده ایجاد کنید؟من حدس می زنم که می توانم با سایر مشاغل که به همان مشتری خدمت می کنند شریک باشم و سود 50:50 را تقسیم کنم. جالب هست.

فرض: "من فقط نمی توانم وقت کافی برای تمرین و دستیابی به اهداف کاهش وزن خود پیدا کنم."اصول اول فکر کردن: برای رسیدن به هدف کاهش وزن خود واقعاً چه چیزی نیاز دارید؟من نیاز به ورزش بیشتر ، ترجیحاً 5 روز در هفته به مدت یک ساعت. آیا هنوز هم می توانید وزن کمتری را انجام دهید ، اگر چنین است؟احتمالاً ، من می توانم 15 دقیقه تمرین ، 3 روز در هفته را امتحان کنم. اینها می توانند با شدت زیاد تمرینات کامل بدن باشند که باعث کاهش چربی من در زمان کمتری می شوند.

فرضیه: "برای تبدیل شدن به یک هنرمند موفق باید مبارزه کنم و گرسنگی بکشم" تفکر اصول اولیه: واقعاً برای خلق آثار عالی و کسب درآمد خوب به عنوان یک هنرمند به چه چیزی نیاز دارید؟من به یک مخاطب با اندازه معقول نیاز دارم که از آثار هنری من قدردانی کند و بخرد. برای دستیابی به مخاطبان بیشتر به چه چیزی نیاز دارید؟من احتمالاً نیاز به بازاریابی دارم، اما از خود تبلیغی خوشم نمی آید، بنابراین ترجیح می دهم این کار را انجام ندهم. خوب، آیا راهی وجود دارد که بتوانید کار خود را بدون اینکه شلخته باشید تبلیغ کنید؟بله، اگر تمرکز فروش آثار هنری من با هدف خدمت به مخاطب معنادار باشد - آنگاه می توانم پول بیشتری برای ساختن آثار هنری بیشتر به دست بیاورم تا بتوانم به افراد بیشتری خدمت کنم. جالب هست…

متفاوت فکر کن

معمولاً وقتی با مشکلات پیچیده ای مواجه می شویم، به طور پیش فرض مانند بقیه فکر می کنیم. تفکر اصول اول راه قدرتمندی است که به شما کمک می کند از این ذهنیت گله بیرون بیایید، خارج از چارچوب فکر کنید و راه حل های کاملاً جدیدی را برای مشکلات آشنا ابداع کنید.

با شناسایی مفروضات فعلی خود، شکستن آنها به حقایق اساسی آنها و ایجاد راه حل ها از ابتدا، می توانید این راه حل های مبتکرانه را برای مشکلات پیچیده کشف کنید و در هر زمینه ای کمک های منحصر به فردی داشته باشید.

اینترنت پر سر و صدا است. آیا می خواهید سر و صدا را کاهش دهید، باهوش تر شوید و تصمیمات بهتری بگیرید؟به ذهن های باهوش و کنجکاو بپیوندید و غذای مغز خود را در خبرنامه The Smarter Brain دریافت کنید.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.