برای استفاده از آکادمی خان باید به مرورگر وب دیگر ارتقا دهید. برای شروع به روزرسانی فقط یکی از گزینه های زیر را انتخاب کنید.
اگر این پیام را مشاهده می کنید ، این بدان معنی است که ما در بارگیری منابع خارجی در وب سایت خود مشکل داریم.
اگر در پشت فیلتر وب هستید ، لطفاً اطمینان حاصل کنید که دامنه *. kastatic. org و *. kasandbox. org بدون انسداد هستند.
AP®︎/اقتصاد کلان کالج
واحد 1: درس 6
تعادل بازار
تعادل در بازار وجود دارد که هیچ فشاری برای تغییر قیمت بازار وجود ندارد. در مورد وجود تعادل بازار و چگونگی شناسایی تعادل بازار در یک مدل بازار ، بیاموزید. ایجاد شده توسط سال خان.
میخواهی وارد گفتگو شوی؟
آیا اگر تأمین کننده سیب را 3 دلار قیمت داشته باشد ، سودمندتر نخواهد بود اما فقط 1300 سیب را برای جلوگیری از مازاد تأمین می کند زیرا او بیشترین پول را از این امر می گیرد؟
شما نمی توانید همزمان قیمت و کمیت را تنظیم کنید. شما باید یا قیمت را برای دستکاری کمیت یا برعکس تعیین کنید. بعلاوه ، با ارائه این مدل ، شرکت ها می خواهند بیش از مصرف کننده های مورد نیاز 3 دلار را تأمین کنند. کل منحنی عرضه باید به سمت چپ تغییر کند تا اینکه قیمت پاکسازی بازار 3 دلار باشد تا وضعیت شما را برآورده کند. این مطمئناً "ceteris paribus" نیست.
مدل استاندارد تقاضا یک ساختار بازار رقابتی را فرض می کند. این شرکت ها قیمت دهنده هستند. آنها قادر به تعیین قیمت برای محدود کردن عرضه نیستند ، مگر اینکه آنها تبانی کنند یا به انحصاری تبدیل شوند که توسط مدل دلالت ندارد.
حتی اگر آنها قادر به انجام این کار باشند ، به حداکثر رساندن درآمد به معنای حداکثر سود شما نیست. شما باید به یاد داشته باشید که شرکت ها هدف اصلی حداکثر رساندن سود است نه درآمد.
این ممکن است یک سوال گنگ باشد ، اما من گیج شده ام که چگونه می دانیم تقاضای بیشتر از عرضه چقدر است؟به معنای عملی در دنیای واقعی مطمئناً می توانیم فرض کنیم اگر به اندازه کافی سریع اپل فرار کنیم که تقاضا بسیار زیاد بود ، اما برای ایجاد نمودار مانند فیلم موجود در این ویدئو ، شما به امتیازات دقیق مورد نیاز نیاز دارید ، که نمی توان به دست آورد. مگر اینکه از طریق تجربهدر این باره
4:57
، در زندگی واقعی چگونه او می داند که تقاضا 4000 پوند است؟از آنجا که تقاضا بیشتر از عرضه است ، او قادر به داشتن اطلاعاتی در مورد میزان بیشتر آن نیست ، زیرا سیب ها هنوز هم به همان اندازه فروخته شده اند. آیا این به سادگی حدس و گمان است؟
کل این تمرین فقط با این فرض انجام می شود که تامین کنندگان تقاضای دقیق را نمی دانند و فقط بر اساس واکنش بازار در یک محیط رقابتی عمل می کنند. با توجه به آنچه گفته شد، فرض دیگری نیز وجود دارد که در اینجا ذکر نشده است و آن این است که همه کارگزاران «عقلانه» عمل می کنند. این باعث می شود که آنها به بازار به روش "محاسبه ای و متناسب" پاسخ دهند. با این فرض، می توانید حدس های حساب شده ای در مورد تقاضا داشته باشید. اما مسلماً مردم همیشه منطقی نیستند، به همین دلیل است که پدیده «احتکار»، «خرید وحشتناک» و سایر رفتارهای غیرمنطقی را داریم. بنابراین تا حدی حق با شماست که تقاضای «دقیق» را نمیدانید، اما برای یادگیری، ما آن را از یک مدل پیروی میکنیم.
پس چه می شود اگر من انحصار سیب را داشته باشم و همیشه طوری تولید کنم که همیشه کمبود داشته باشد!؟قیمت ها افزایش خواهد یافت، اما بله، به عنوان یک انحصار، ما بیشتر تولید نخواهیم کرد.
اونوقت تکلیف نمودار عرضه و تقاضا چی میشه؟؟آیا نمودار عرضه به سمت راست حرکت می کند؟(به شرطی که بقیه چیزها ثابت بماند). در مورد نمودار تقاضا چطور، آیا بیشتر به سمت راست خواهد بود؟یا همینطور که هست بمونه؟؟
منحنی های عرضه و تقاضا به همین شکل باقی می مانند اما هرگز به تعادل نخواهید رسید. سال این را در https://www. khanacademy. org/economics-finance-domain/microeconomics/perfect-competition-topic/monopolies-tutorial/v/monopoly-basics توضیح می دهد. به هر حال، از نظر فنی کمبودی نخواهد بود. فقط اگر مقدار تقاضا بیشتر از مقدار عرضه شده باشد، کمبود خواهد بود، و در این مورد مقدار تقاضا برای چنین قیمت بالایی نسبتاً کم خواهد بود.
تقاضا به جدول تقاضا یعنی منحنی تقاضا اشاره دارد در حالی که مقدار تقاضا نقطه ای از یک منحنی تقاضا است که با قیمت خاصی مطابقت دارد.
خیر. شما می توانید با کاهش عرضه و دریافت قیمت بالاتر، سود فروشنده را افزایش دهید. با این حال، تضمین می کند که کل مازاد برای خریداران و فروشندگان به حداکثر برسد.
بله، در واقع منحنی تقاضا باید محور را لمس کند. این تابعی از کاهش سود نهایی است (هر واحد اضافی کمتر از واحد قبلی مفید یا رضایت بخش است) و احتمالاً مهمتر از آن تابع زمان است. از آنجایی که منحنی تقاضا دارای یک عنصر زمانی است، ممکن است در یک دوره زمانی معین فقط مقدار زیادی مصرف شود.
من هنوز نفهمیدم چگونه به سوال پاسخ دهم. تعادل در بازار به این معنی است که مقدار «Qs» عرضه شده با مقدار «Qd» تقاضا شده برابر است.
با توجه به معادلات زیر:
حل قیمت تعادلی P
این فقط یک معادله دو خط است. تقاطع آنها از حل آنها به عنوان یک سیستم از دو معادله حاصل می شود که P و Q را به دست می دهند:
در این مورد عرضه یک خط افقی است، بنابراین ما قبلاً Q را می دانیم (تقاضا هر چه باشد، عرضه همیشه 1050 خواهد بود):
Q=1050 - با جایگزین کردن آن به Qd به دست می آید: 1050 = 2000 - 2. 5P، حل این مشکل برای P: 950 = 2. 5P P=380
بنابراین تعداد 1050، قیمت 380 است.
تماشای این ویدئو مفاهیم عرضه و تقاضا را برای من اشتباه گرفته است، بهویژه، عرضه/تقاضا در مقابل مقدار عرضه/تقاضا در امتداد منحنی در مقابل تغییر خود منحنی.
بله، من می دانم که تغییر در قیمت برابر است با حرکت بالا و پایین منحنی ها. و اینکه تغییرات در سایر عوامل (تکنولوژی/تولید، سلیقه، هزینه های ورودی و غیره) با تغییر منحنی ها برابری می کند.
با گفتن این موضوع، من در مفهوم سازی چرایی حرکت در امتداد منحنی در مقابل جابجایی منحنی و بالعکس، با یک مشکل بسیار جدی مواجه هستم. من نمیتوانم و نمیدانم چرا، با توجه به هر سناریویی (تغییر قیمت یا عوامل دیگر) دلیل این امر را یکطرفه و نه بهطور دیگر آشتی دهم.
تقاضا را در نظر بگیرید و تغییر در قیمت را فرض کنید، خوب من نمیدانم چرا فقط میتواند اجازه حرکت به سمت بالا و پایین منحنی و نه تغییر در آن را بدهد.
منظورم این است که، در نهایت، اگر به یک منحنی تقاضا یا عرضه در حال تغییر نگاه کنید، همچنین تغییری در مقدار تقاضا/عرضه دریافت خواهید کرد.
فکر میکنم دلیل مشکل شما این است که وقتی همه چیز برابر است (درآمدها، ترجیحات، قیمتهای مورد انتظار آینده و غیره) دلیل خوبی برای تغییر قیمت وجود ندارد! این تا حدودی نکته چگونگی عملکرد درست بازارها است.
اما، توجه به این نکته نیز مهم است که شرکت ها در تعیین قیمت توسط هیچ چیز دیگری غیر از بازار محدود نمی شوند. بنابراین، یک شرکت میتواند بدون هیچ دلیلی غیر از اینکه بخواهد، قیمت را افزایش دهد، اما اگر این کار را انجام میداد و همه چیز ثابت باقی میماند، مازاد در بازار وجود خواهد داشت.
بنابراین وقتی فقط قیمت و Qd یا Qs تغییر می کنند، نقطه تعادل در بازار تغییر نمی کند، به عامل دیگری نیاز دارد تا عرضه، تقاضا یا هر دو را تغییر دهد تا نقطه تعادل در بازار تغییر کند.
ساعت 6:00
تولیدکنندگان و مصرف کنندگان با هم قیمت را تعیین می کنند. هم تولیدکنندگان و هم مصرف کنندگان قبل از اینکه بتوانند معامله کنند، باید روی قیمت توافق کنند.
متن تصویری
بنابراین، فرض کنید در بازار سیب هستیم. کاری که من می خواهم در این ویدیو انجام دهم این است که هم در مورد تقاضا و هم در مورد عرضه سیب با قیمت های مختلف فکر کنم. بیایید خود را در اینجا یک نمودار کوچک ترسیم کنیم. ما قبلاً این را دقیقاً در اینجا می دانیم، محور عمودی، محور قیمت است، و ما می خواهیم بگوییم که قیمت هر پوند است. محور افقی این مقدار است. مقدار سیب. بیایید چند علامت تیک در اینجا بگذاریم. فرض کنید که هر پوند 1 دلار، هر پوند 2 دلار، هر پوند 3 دلار، هر پوند 4 دلار و 5 دلار است، و فرض کنید این هزاران پوند است و ما باید یک دوره تعیین کنیم. فرض کنید این برای هفته آینده است، و بنابراین این 1000 پوند، 2000، 3000، 4000 و 5000 است. حال، بیایید به منحنی های عرضه و تقاضا برای این بازار، یا منحنی های عرضه و تقاضای بالقوه فکر کنیم. ابتدا تقاضا را انجام خواهم داد. اگر قیمت سیب واقعاً بالا بود، و من شما را تشویق میکنم که وقتی میخواهید منحنیهای تقاضا و عرضه خود را ترسیم کنید، همیشه به این فکر کنید. اگر قیمت سیب واقعا بالا بود، چه بلایی سر مصرف کنندگان می آمد؟خوب، آنها چیز زیادی نمی خواهند. مقدار تقاضا کم خواهد بود. اگر قیمت بالا بود، شاید مقدار درخواست شده به اندازه 500 سیب باشد. و یک بار دیگر بسیار مراقب هستم که بگویم مقدار درخواستی 500 سیب است. نمی گویم تقاضا 500 سیب است. تقاضا کل رابطه است. مقدار خاص واقعی، ما آن را مقدار تقاضا می نامیم. قیمت 5 دلار از مقدار درخواستی حدود 500 خواهد بود. شاید در قیمت 1 دلار، مقدار درخواستی ممکن است 4000 پوند باشد. منحنی تقاضای ما ممکن است چیزی شبیه به این باشد. ممکن است چیزی شبیه به آن به نظر برسد. اجازه دهید آن را کمی با دست انداز کمتر بکشم. بنابراین، منحنی تقاضای ما ممکن است چیزی شبیه به آن باشد. من می توانم به آن برچسب بزنم. این منحنی تقاضای ماست. من به منحنی عرضه خود فکر خواهم کرد. خب، قیمتی وجود دارد که ما حتی حاضر نیستیم سیب تولید کنیم. فرض کنید که 50 سنت است. بنابراین با 50 سنت، این همان جایی است که حتی مایل به شروع تولید سیب بودند. بیایید بگوییم اگر سیب . اگر قیمت سیب به یک دلار برسد که مقداری که مایل به عرضه آن هستیم حدود 1000 پوند باشد و با افزایش قیمت همچنان افزایش یابد. بنابراین این منحنی عرضه است، و وقتی در مورد ما صحبت می کنم، در مورد همه تامین کنندگان در این بازار صحبت می کنم. ما می توانیم این کار را برای یک تامین کننده خاص انجام دهیم. ما می توانیم این کار را برای یک بازار خاص انجام دهیم. ما میتوانیم برای بازار جهانی سیب این کار را انجام دهیم. با این حال، شما می خواهید آن را مشاهده کنید،