کمال گرایی دوست شما نیست

  • 2021-09-24

چند گزیده جالب برای تعمق از ، http://trenders. blogspot. com:

کمال گرایی می تواند کمک بزرگی به افراد در بسیاری از حرفه ها باشد ، اما می تواند برای یک معامله گر کشنده باشد. کمال گرایان ، همیشه در تلاش برای یافتن مقدس مقدس تجارت از یک سرویس به سرویس دیگر ، از یک سیستم به سیستم دیگر ، به دنبال راهی هستند که می توانند همیشه درست باشند. آره! حالا ، من آن را پیدا کردم. این اتاق تجارت یا این سرویس یا این نشانگر است! صبر کنید ... اینجا چیزی اشتباه است. همه این معاملات کار نمی کنند و من ترسیم کرده ام! چگونه ممکن است این روش خاص شکست بخورد و من واقعاً مجبور شدم ضرر کنم؟باید مشکلی باشدمن سخت تر تلاش خواهم کرد و به دنبال یک سیستم حتی بهتر ، یک سرویس گران تر ، یک گورو جدید و بهبود یافته ، برخی از نرم افزارهای کاملاً بدون فصلی هستم تا بتوانم فقط معاملات برنده داشته باشم.

این کمال گرایی در عمل است. این نوع رفتار و اعتقاد غیر منطقی نه تنها یک معامله گر را تضعیف و تحقیر می کند ، بلکه همه لذت و تفریح را در بازارها از بین می برد. این امر با کاهش انرژی روانی و جسمی منجر به افسردگی می شود و کمال گرا را برای مقابله با ترس اساسی و برجسته خود - ترس از شکست ، روبرو می کند. در این امر ، منجر به بیماری جسمی و روانی ، از جمله اعتیاد به داروهای تجویز شده ، الکل یا مواد غیرقانونی و سایر اعتیاد می شود. درد شکست یا ترس آزار دهنده از شکست به سادگی بسیار زیاد است و فرد به هر کاری می پردازد تا بتواند درد را پزشکی کند. من می خواهم چیزی از تاریخ شخصی خود را با شما به اشتراک بگذارم ، زیرا معتقدم که بسیاری از شما می توانید از بخشی از این داستان با آنها ارتباط برقرار کرده و بیاموزید (و اگر این کار را کردید ، لطفاً اجازه دهید من از شما بشنوم؟) پدر و مادرم به شدت بیمار بودندزمانی که من به دنیا آمدم. من واقعاً معتقدم که اگر کاملاً کامل باشم ، بالاترین امتیاز را در مدرسه کسب کردم ، بهترین کار را در موسیقی و رقص و رقصیدن و بحث و گفتگو انجام دادم که می توانم آنها را بهتر کنم. بنابراین من این کار را کردم. من هیچ زندگی خارج از مطالعه و یادگیری نداشتم.

من دختر کوچولوی کاملی بودم و حتی با وجود اینکه فقط 13 سال داشتم، دکتر کوچک کاملی برای والدین بیمارم شدم. اندکی بعد، در حالی که هنوز در سنین نوجوانی بودم، پدر و مادرم هر دو فوت کردند. من به اندازه کافی خوب یا کامل نبودم که بتوانم آنها را بهتر کنم. بنابراین - من حتی بیشتر تلاش کردم و بیشتر و بیشتر مطالعه کردم، تا از هر گونه زندگی شخصی یا اجتماعی محروم شوم. این بار قرار بود برای پدر و مادر مرده ام عالی باشم تا به آنها نشان دهم که واقعا چقدر فوق العاده هستم و چقدر باید به من افتخار کنند. این امر زمانی به اوج خود رسید که پس از دریافت دو مدرک دکترا، همچنان باید با امتحانات بیشتر و بیشتر و آموزش های بیشتر و بیشتر ادامه می دادم. آیا می توانید چیزی به این مسخره را تصور کنید؟حتی پس از مرگ پدر و مادرم، من همچنان در تلاش بودم تا با نشان دادن اینکه چقدر باهوش و با استعداد هستم، تأیید آنها را جلب کنم. سال‌ها بعد، ناگهان به شدت بیمار شدم، دیگر نفس نکشیدم و به کما رفتم. این اوج سال‌ها و سال‌ها خواسته‌های درونی غیرواقع‌بینانه‌ای بود که از خودم در نظر گرفتم و به صورت اعتیاد به کمال ظاهر شد. تنها زمانی که از کما بیدار شدم، مسیری جدید و مسیری جدید را آغاز کردم.

من سوپر زن نبودم... هرگز نبودم و هرگز نتونستم باشم. بله، من به سخت کار کردن و رسیدن به موفقیت ادامه می‌دهم، اما هرگز نمی‌توانم در یک میلیارد سال کامل باشم. من نیستم و تو نیستی. بنابراین، وقتی به شما می گویم "بر خودت غلبه کن" منظورم این است که باید بر خودم غلبه می کردم. من باید شیاطین کمال گرایی را مورد خطاب قرار می دادم و از آنها عبور می کردم. من پذیرفتم که انسان ناقصی هستم و تصدیق کردم که نقاط قوت واقعی و شگفت انگیزی دارم. من تصمیم گرفتم بر روی نقاط قوت تمرکز کنم و دیگر به خاطر نقاط ضعف خود را نکوبم.

این چه ربطی به تجارت دارد؟

این چیزی است که در مورد کمال گرایان اتفاق می افتد. کمال گراها ساخته می شوند نه به دنیا می آیند. والدین خواستار (و اغلب خوش نیت) از همان دوران کودکی به ما می آموزند که باید بهترین باشیم تا تایید آنها و دیگران را جلب کنیم. متاسفانه این کاملا وارونه است. کمال گرایان این عقیده را دارند که برای پذیرفته شدن توسط دیگران، کمال لازم است. واقعیت این است که پذیرش را نمی توان از طریق عملکرد یا هر عامل خارجی دیگر به دست آورد. خودپذیری ریشه خوشبختی و آغاز واقعی تکامل شخصی است. اگر در هنگام معامله ذهنیت کمال‌گرایانه دارید، خود را برای شکست آماده می‌کنید، زیرا این امری است که در این مسیر ضرر خواهید کرد. باید شروع کنید به تجارت به عنوان یک بازی احتمالی. ضررهای شما (که امیدوارید به نقطه سربه سر بازگردند) شما را خواهند کشت.

اگر نتوانید ضرری را در زمانی که کوچک است (به دلیل نیاز به کامل بودن) تحمل کنید، آنگاه خواهید دید که آن ضرر کوچک به ضرری بزرگتر تبدیل می شود و به همین ترتیب به چرخه معیوب دردهای بیشتر و بیشتر برای کمال گرا تبدیل می شود. معامله با امید کارساز نیست. بازارها می توانند برای مدت طولانی تری غیرمنطقی باقی بمانند تا شما بتوانید حلال بمانید.

هدف باید برتری در تجارت باشد، نه کمال. علاوه بر این، تلاش برای برتری در یک دوره پایدار ضروری است، برخلاف قضاوت در مورد اینکه هر تجارت باید عالی باشد. این یک ماراتن است... نه دوی سرعت. بزرگترین معامله‌گران می‌دانند که چگونه ضررهای کاهش یافته را تحمل کنند و اجازه دهند موقعیت‌های برنده اجرا شوند. کمال گرایان اغلب دقیقا برعکس عمل می کنند. آنها در زمان نامناسب وارد می شوند، مدت زیادی در آنجا می مانند و سپس در زمان نامناسب خارج می شوند. کمال گرایان همیشه در حال تلاش هستند و هرگز نمی رسند. بازار این عیب را در یک معامله گر کمال گرا پیدا می کند و روز به روز از آن بهره برداری می کند. بازار بزرگ‌ترین معلم و سخت‌گیرترین منتقد شماست، بنابراین هر روز از این فرصت فوق‌العاده استفاده کنید تا در مورد خودتان بیاموزید و خود را قوی کنید. اگر این ویژگی کمال‌گرایی را در خود می‌بینید که سر زشت خود را بالا می‌برد، اشکالی ندارد که از آن عصبانی شوید و حتی به آن فریاد بزنید یا نفرین کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید تا آن را تصدیق کنید و سپس راهی برای رفع آن پیدا کنید.

محصولات دنبال کننده روند

Michael Covel Trend Following Products

محصولات دنبال کننده روند Michael Covel

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.